انعطاف پذیری پاتریشیا: "کار به من آزادی می دهد"

پاتریشیا ریکز (59) سال گذشته از کمک های اجتماعی بهره مند شد. داستان زندگی او چشمگیر است و بدون شکست نیست، اما پاتریشیا به خود اجازه نمی دهد که توسط این امر هدایت شود. او اخیراً پشت میز پذیرش در TOPdesk شروع به کار کرده است. اگر زمین بخورم، میخواهم دوباره بلند شوم.»
پاتریشیا در آلمان متولد شد، اما از هفت سالگی در لیبریا بزرگ شد. تا اینکه جنگ داخلی در آنجا شروع شد. اعضای خانواده ام سپس به قتل رسیدند. به لطف ملیت هلندی مادرم، ما توانستیم به هلند برویم. من ازدواج کردم، اما متأسفانه چند سال بعد بیوه شدم.»
هلند، انگلستان و دوباره
پاتریشیا در چهل سالگی صاحب دو فرزند می شود و به سختی کار پیدا می کند. من می توانستم در انگلیس شغلی پیدا کنم، بنابراین به آنجا نقل مکان کردم. من 15 سال در انگلستان زندگی و کار کردم. ابتدا در یک فروشگاه برای مدت طولانی، و در سال های اخیر در خدمات مشتریان.
یک بار دیگر پیدا کردن کار دشوار است. “آنها این را نمی گویند، اما شما احساس می کنید که سن با آن ارتباط دارد، او می تواند از طریق کمک های خانگی در خانه شروع به کار کند.” اما شکایات جسمی در کمر و دست هایش ایجاد می شود. در نهایت، یک عمل جراحی روی دست های او باعث می شود که او در خانه بیمار شود. بهبودی بیش از آنچه فکر می کردم طول کشید. و در این مدت پسر 21 ساله ام درگذشت.
زمان عزاداری
اینگونه است که پاتریشیا از مزایای بیماری به کمک های اجتماعی می رسد. او راه درازی را پیموده و چیزهای زیادی را پشت سر گذاشته است. با این حال او ادامه می دهد. “ایمان من به من کمک می کند. این چیزی است که باید آن را نگه داشت. من اعتماد به نفس دارم و مثبت گرا هستم. عزاداری همچنان پابرجاست. دیروز به شدت گریه کردم – اما این بدان معنا نیست که من همیشه می خواهم در خانه بنشینم.
در راه اعتماد به نفس
او از طریق کمک های اجتماعی با Werkse در تماس است. مشاور من کورین کاملا متعهد به کمک به من بوده است. من آموزش “قدرت خود را بشناس” و آموزش “مهارت های کاربردی شغل” را دنبال کردم. درخواست برای شغل من را بسیار عصبی کرد. می خواستم اعتماد به نفس بیشتری پیدا کنم. در طی این آموزش توانستم مکالمه را تمرین کنم. این خیلی به من کمک کرد.’
آزادی و عزت نفس
مدت کوتاهی پس از این آموزش، کورین جای خالی TOPdesk را در پذیرش به اشتراک گذاشت. پاتریشیا با لبخند بزرگی میگوید: «برای مصاحبه رفتم و… به نتیجه رسیدم. پاتریشیا از کار در پذیرش 24 ساعته لذت می برد. من با افراد جوان زیادی کار می کنم، این کار را دوست دارم و در قلب من را جوان نگه می دارد. کار من را خوشحال می کند و آزادی زیادی برای من به ارمغان می آورد. من به چیزی دست یافته ام و بر زندگی خودم کنترل دارم. این ترس را از بین می برد و برای عزت نفس من مفید است.
نکات
راهنمایی های او به دیگران؟ جرات کن بپرس! چه چیزی نیاز دارید؟ این را بخواهید. گاهی اوقات ممکن نیست، اما با پرسیدن سوال شروع می شود. صحبت کنید و به ما بگویید که چه می خواهید. و البته با خواستن خودت شروع می شود.’
آیا مایلید آخرین خبرها را دریافت کنید؟
-
مقاله را به اشتراک بگذارید
