با جیغ لاستیک از رفاه

عایشه با تحصیلات عالیه هفت سال در رفاه زندگی کرد. پس از آزمون و خطاهای فراوان، او سرانجام با موفقیت شرکت خود را راه اندازی کرد. او به عنوان یک فریلنسر، اکنون برنامه‌های راهنمایی برای سازمان‌هایی که برای افرادی که از بازار کار فاصله دارند، توسعه می‌دهد. او می خواهد به همه افرادی که موقتاً در زباله دانی هستند بگوید: “در انتهای تونل نور است، تسلیم نشوید.”

عایشه دارای مدرک کارشناسی ارشد در رشته علوم تربیتی است و تا سال 2013 در موسسه آموزشی NCOI کار می کرد. من یک مدیر آموزشی بودم و مواد آموزشی را تهیه کردم. این شغل رویایی مطلق من بود، اما در مقطعی اوضاع در زندگی خصوصی من خوب پیش نمی رفت، من تازه طلاق گرفته بودم و نقل مکان کرده بودم. خیلی زیاد شد و مجبور شدم مریض تماس بگیرم. در نهایت این به معنای پایان قرارداد من بود.”

دوره سختی بود برای یافتن دوباره کار. کل کشور در میانه یک بحران بود و کاهش در همه جا اتفاق می افتاد. جایی برای آموزش مدیران نبود. در حرفه ام چیزی پیدا نکردم، اما خارج از آن هم سخت بود. حتی برای کار در سوپرمارکت درخواست دادم، اما آنجا هم استخدام نشدم. در سال 2015 دوباره به طور موقت با مادرم زندگی کردم. آنجا، روی تخت در اتاق خواب قدیمی ام، درخواست کمک اجتماعی کردم و به شدت گریه کردم. این قطعاً یک نقطه پایین بود.»

تلو تلو خوردن در کفش های پیپو دلقک

عایشه به درخواست کار ادامه داد، اما موفق نشد. “در نهایت متوجه شدم که مبتلا به اوتیسم هستم. من این تشخیص را در 40 سالگی دریافت کردم، و وضوح زیادی در مورد اینکه چگونه بودم و چرا زندگی گاهی اینقدر دشوار بود را ارائه داد. من در تمام عمرم با کفش های بزرگ پیپو دلقک راه می رفتم و زمین خوردم. حالا می دانم که آنها را می پوشم و می توانم با احتیاط بیشتری راه بروم. این کمک می کند.»

پس از چند سال، عایشه به دلفت نقل مکان کرد و در آنجا از طریق شهرداری با Werkse تماس گرفت. من به تازگی باردار شده بودم و ادغام مجدد دشوار بود. درسته! به من فضا داده تا باردار شوم و دختری زیبا به دنیا بیاورم. یک روز شیر می دادم، اولین ماه های پرمشغله مادری بود. به اطرافم نگاه کردم و خانه بد نگهداری، مبلمان ارزان و فرش شکسته را دیدم و به این نتیجه رسیدم که همه چیز باید تغییر کند. آنقدر از فقر و وابستگی خسته شده بودم: قرار بود کسب و کار خودم را راه بیندازم.»

انجام کسب و کار با کمک های اجتماعی

اما چگونه می توانید کسب و کار خود را در زمینه کمک های اجتماعی راه اندازی کنید؟ عایشه گزینه های مختلفی را در اینترنت پیدا کرد. پس از یک تلاش ناموفق از طریق یک ترتیب شهرداری، او با Scope تماس گرفت. “Scope یک سازمان واقعاً خارق‌العاده و بسیار مردم‌گرا است.” اگرچه طرح کسب و کار او دو بار در آنجا اجرا نشد، اما او احساس کرد که به آنجا تعلق دارد. “یک جای خالی برای یک هماهنگ کننده آزاد در دسترس بود و من ناگهان متوجه شدم که تمام شرایط لازم برای آن را دارم. من برای کار درخواست دادم و ناگهان اولین کار آزاد را گرفتم.»

«احساس فوق‌العاده جالبی داشتم که دوباره درآمد خودم را داشته باشم. البته یک مشتری کافی نیست، اما خیلی زود توپ شروع به چرخش کرد و تکالیف دیگری به من داده شد. من اکنون اهدافم را به وضوح روی کاغذ، یک وب سایت خوب و تعدادی مشتری خوب دارم. من پیش بینی می کنم که شرکت من فقط رشد خواهد کرد. من همچنین به توسعه ایده های جدید ادامه می دهم. به عنوان مثال، من یک محل کار بسیار زیبا برای خودم ایجاد کرده ام. شاید بتوانم در این زمینه به دیگران نیز کمک کنم…”

ادغام خود را کنترل کنید

به گفته عایشه، این مهم است که همچنان به خود اعتماد داشته باشید. زمانی که شما در یک مشکل عمیق هستید، گاهی اوقات دشوار است. من می خواهم به “خود” کوچکترم بگویم که همه چیز درست خواهد شد. که من به آن زمان بدبختی نیاز دارم تا قوی تر و بهتر ظاهر شوم.» اگرچه او می‌گوید برای مدت طولانی در رفاه بوده است، اما احساس خوبی دارد که همیشه کنترل خود را بر ادغام خود حفظ کرده است. جای خالی Scope یک فرصت فوق العاده بود که من با هر دو دست آن را گرفتم. و به این ترتیب، پس از هفت سال، بهزیستی را با سرعت تمام در راه آینده‌ای روشن ترک کردم.»

آیا مایلید آخرین خبرها را دریافت کنید؟

الآن ثبت نام کنید

اشخاص دیگری این را جستجو کردند